داستان هایی که توانایی شما را برای تفویض اختیار تضعیف می کند
قول ما: خلاصه کیفیت فقط تبلیغات ثابتی را نشان می دهد که هرگز محتوا را پوشش نمی دهد یا پوشان نمی دهد. آنها هرگز سر راه شما قرار نمی گیرند. آنها برای خواندن شما وجود دارند یا نه.
مدیریت
داستان هایی که توانایی شما را برای تفویض اختیار تضعیف می کند
درک داستان های داخلی برای رهبری موثر ضروری است
اگر شما یک رهبر هستید که با چالش انجام کارهای زیاد دست و پنجه نرم می کنید (و چه کسی نیست؟)، پیشنهاد می کنم یک لیست سه قسمتی ایجاد کنید: 1. چیزهایی که من قبلاً واگذار کرده ام 2. چیزهایی که ممکن است به تفویض آن فکر کنم 3. چیزهایی که نمی توانم تفویض کنم
دبلیوکلاه داستان هایی هستند که برای خودمان تعریف می کنیم؟ این یک سوال ساده است، اما با احتمال زیاد. در سالهای ایجاد برنامههای توسعه رهبری، یکی از «داستانهایی» که به طور مداوم با رهبران مطرح میشود این است: «من باید X را برای گزارشهای مستقیم خود انجام دهم، زیرا آنها هنوز آماده/مایل نیستند/ قادر به انجام آن برای خودشان نیستند.»
بنابراین لطفاً مسدود کننده تبلیغات خود را برای سایت ما خاموش کنید.
من همچنین به رهبران اشاره می کنم که اگر نتیجه ترسناک این باشد که “اما شخص ممکن است شکست بخورد”، من پاسخ می دهم: “دقیقا! مردم اینگونه یاد می گیرند.» سپس پیامدهای شکست را بررسی می کنیم. آیا این پروژه مناسبی برای پشتیبانی از برخی محاسبات اشتباه است؟ آیا میتوانیم زمان مربیگری را بسازیم تا بتوانیم آن لحظات غیرقابل تغییر «اوپس» را در نظر بگیریم؟ واقعیت این است که حتی کارگران باتجربه هم اشتباه می کنند. تلاش برای اجتناب از هر مسیر انحرافی ممکن به سادگی امکان پذیر نیست.
یک فرآیند ساده برای به دست آوردن راحتی با تفویض اختیار
تاریخ انتشار : پنجشنبه ۲۹ تیر ۱۳۹۲ – ۱۲:۰۳
با این حال، کسی باید برای این محتوا هزینه کند. و اینجاست که تبلیغات وارد میشود. بیشتر مردم تبلیغات را یک مزاحم میدانند، اما آنها علاوه بر اینکه به شرکتهای رسانهای اجازه میدهند سرپا بمانند، عملکرد مفیدی نیز دارند. آنها شما را از محصولات و خدمات جدید مرتبط با صنعت خود آگاه می کنند. همه تبلیغات در خلاصه کیفیت مستقیماً برای محصولات و خدماتی که اکثر خوانندگان ما به آن نیاز دارند اعمال شود. شما تبلیغات خودرو یا مکمل های سلامتی را نخواهید دید.
فهرست را مرور کنید. برای موارد ذکر شده در نکات 2 و 3، از خود بپرسید: “چرا نه؟” سپس با خودتان هم سطح شوید. به هر دلیلی که در زیر ذکر شده است، خود را وادار کنید تا داستان هایی را که برای خودتان تعریف می کنید در نظر بگیرید. شاید شما برخی از مغالطه های کشف نشده را در زیر سنگ بستر کشف کنید که می تواند آشکار شود و از بین برود.
عمیقتر در ذهن رهبر داستان دیگری نهفته است: “اگر کنترل را رها کنم چه اتفاقی میافتد؟” گفتن این داستان بسیار سخت تر است، زیرا رهبری «فرماندهی و کنترل» این روزها از مد افتاده است. با این حال، رهبران باید مایل به گوش دادن به داستانی باشند که در ذهن آنها پخش می شود. اغلب، این داستان در زیر مجموعه ای از داستان های دیگر مدفون است. این مانند لایه های مختلف سنگی است که در اعماق زیر لایه سطحی خاک مدفون شده اند. داستانهای ظاهری عبارتاند از: «اگر فقط این کار را انجام دهم خیلی سریعتر است»، «آنها مانند من چشمانداز سیاسی را درک نمیکنند» و «این پروژه آنقدر قابل مشاهده است که اجازه اشتباهات را نمیدهد». عمیقتر، داستانها ممکن است اینگونه باشند: «آنها احترامشان را نسبت به من از دست میدهند»، «اگر همه چیز را به من واگذار کنم، آنگاه کارم قابل مصرف تلقی میشود» و «اگر آنها از من در این کار بهتر باشند چه؟»
خلاصه کیفیت برای محتوای آن از خوانندگان هزینه ای دریافت نمی کند. ما معتقدیم که اخبار صنعت برای شما مهم است که کار خود را انجام دهید، و خلاصه کیفیت از کسب و کارهای مختلف پشتیبانی می کند.
رسیدن به آن پایه و اساس – ترس از دست دادن کنترل – می تواند ناراحت کننده باشد. من اغلب به رهبران توصیه می کنم که “اگر چه می شد؟” بازی با من “پس، اگر X اتفاق می افتاد، پس چه اتفاقی می افتاد؟” رهبر پاسخ می دهد، سپس من می گویم: “و اگر این اتفاق می افتد، پس چه اتفاقی می افتد؟” ادامه می دهیم تا در نهایت به نقطه ای می رسیم که می گویم “پس اگر این اتفاقات بیفتد، چقدر بد است؟” معمولاً رهبر متوجه می شود که نقطه ضعف درک شده نامتناسب است. یا حداقل، ما راه هایی را برای مقابله با هر گونه جنبه منفی واگذاری کنترل به کارمند کشف می کنیم.
اولین بار منتشر شد 19 ژوئن 2023، در تاریخمعادله افراد.
در نگاه اول، این داستان یک پرونده باز و بسته به نظر می رسد. و برای برخی از رهبرانی که وظیفه رهبری کارمندان بی تجربه را دارند، شاید این داستان درست باشد. یکی از معضلات مداوم رهبری، تعیین زمان واگذاری یک تصمیم یا وظیفه به کارمند است. سوالاتی که باید در نظر گرفته شوند از این جمله هستند: “آیا این شخص آماده پذیرش مسئولیت است؟” به “اگر این شخص توپ را رها کند چه اتفاقی می افتد؟”
ترس از تفویض اختیار و ارتباط آن با کنترل
درک داستان های داخلی که به خودمان می گوییم برای رهبری موثر ضروری است. با تصدیق و به چالش کشیدن این داستان ها، می توانیم از محدودیت های کنترل غیر ضروری رهایی پیدا کنیم. هنگامی که وظایف و تصمیمات را محول میکنید، نه تنها اعضای تیم خود را توانمند میسازید، بلکه به آنها اجازه میدهید رشد کنند و از طریق تجربیاتشان یاد بگیرند. و بله، ممکن است در طول مسیر دچار لغزش شوند. اما این گامهای اشتباه درسهای ارزشمندی در سفر آنها به سوی تبدیل شدن به مشارکتکنندگان توانا هستند.
رهبری به معنای حفظ تسلط بر تمام جنبه های یک پروژه یا تیم نیست. این در مورد پرورش محیطی از اعتماد، رشد و مسئولیت مشترک است. بنابراین، لحظه ای در مورد داستان هایی که برای خودتان تعریف می کنید فکر کنید. آیا آنها شما را از پذیرش پتانسیل کامل تیمتان باز می دارند؟ از بار غیرضروری کنترل رها شوید و شاهد پیشرفت رهبری خود باشید.