به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، فریدون وردینژاد در سیزدهمین نشست انجمن دوستی ایران و چین گفت: باتوجه به اینکه، چین بازار بزرگ مصرف آینده دنیا است و ایران نیز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان انرژی در جهان، بازار چین یک بازار قابل اتکاء برای ایران است و ایران نیز با توجه به ذخایر عظیم نفتی و گازی یک تامین کننده قابل اتکاء برای جمهوری خلق چین محسوب میشود. در حقیقت دو کشور ایران و چین در قالب سند راهبردی ۲۵ ساله دو اقتصاد مکمل به حساب می آیند.
وردینژاد، جذابیتهای ایران برای چین را دربرگیرنده عرصههای ذخائر نفت و گاز، منابع کانی و غیر فلزی، نیروی انسانی کارآمد، بازار پرکشش داخلی، بازارهای تحت نفوذ منطقهای ایران در غرب آسیا، زیرساختها و موقعیت ترانزیتی و مواضع سیاسی و استقلال رای ایران دانست و تصریح کرد: در زمینههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، فضای همکاری دو کشور در شاخههای گوناگون فراهم می باشد.
وردینژاد ادامه داد: از سوئی، باتوجه به ضرورت گسترش شناخت و تبادل اطلاعات نو و بههنگام، شرایط رفت و آمد و تسهیلات ویزایی و گردشگری میان دو کشور بیشتر شود. زیرا مردم چین گمان میکنند که ایران فقط تولید کننده نفت است، درحالی که ایران با دارا بودن منابع عمده دیگر نظیر نیروی کارماهر، تولیدات متنوع، کارخانجات تولیدی معظم، صنایع سبک و سنگین میتواند یک شریک قوی و مطمئن برای چین در غرب آسیا و خاورمیانه است.
سفیر پیشین ایران در چین افزود: باتوجه به مزیتهای نسبی در ایران، نظیرارزان بودن منابع انرژی، وجود منابع مختلف وارزان بودن نیروی کار، چین میتواند در قالب سند همکاریهای ۲۵ ساله، بخشی از تکنولوژی تولید را به ایران منتقل کند و نیازهای ایران و منطقه غرب آسیا با استاندارد مشترک تولید شود تا در بازارهای خاورمیانه و شمال آفریقا و قفقاز و آسیای میانه به طور مشترک عرضه شود.
وی درباره ضرورتهای همکاری در قالب سند ۲۵ ساله توضیح داد: همکاریهای ایران و چین نیازمند اقداماتی است که همکاریهای اقتصادی را یک گام به پیش ببرد و به مراحل بالاتر برساند. این اقدامات ضروری باید بگونهای باشد که موجب تبدیل کردن مناسبات اقتصادی از “همکاریهای پروژهای” و فاینانس، به “همکاریهای مشارکتی” و سرمایهگذاریهای مشترک بشود.
وردینژاد خاطرنشان کرد: فراموش نکنیم که روابط ایران و چین از بعد اقتصادی و فرهنگی هنوز گنجایش توسعه زیادی دارد اما بدلیل فقدان استراتژی و فراز و نشیبهای موسمی از ثبات و پویایی لازم برخوردار نیست. البته، تحولات اوکراین و تایوان و رفتار غرب با روسیه و چین، تا حد زیادی ضرورت همکاری ایران، روسیه و چین را برای برنامهریزان سه کشور روشنتر کرده است.
سفیر پیشین ایران در چین افزود: بدیهی است که این اقدامات باید در قالب یک مکانیزم و راهکار موثر قرار گیرد که این مکانیزم کارآمد می تواند محورهای فضای اعتماد، باورسازی و اطمینان بخشی، همکاری با شرایط برد – برد، شفافسازی عرصهها و ظرفیتهای همکاری، تشکیل واحدها و بنگاههای مشترک که وابسته به “ظرفیتهای همکاری” دو طرف است.
سفیر پیشین ایران در چین درباره ضرورتهای اجتنابناپذیر در همکاریها و مناسبات دو کشور پیشنهاد کرد: طرف ایرانی این تفاهمنامه، ضمن تداوم تلاش درحضور جدی دراتحادیه اوراسیا، با ایجاد زیرساختهای حقوقی، تجاری و حمل و نقل و پویائی تعرفهای، برای تقویت زیربسترهای حقوقی، سیاسی و اقتصادی «یک پهنه – یک راه» و «بریکس» هم اقدام عاجل بنماید و ضمن حضور فعالانه در سازمان همکاریهای شانگهای و گفت و گوهای آسیائی، حضور بخش خصوصی را در این عرصهها و نیز در”اجلاس اقتصادی بوآاو” تحکیم ببخشد.