“اوه، شگفت انگیز است! من به وضوح می توانم ببینم که چگونه این عملیات ما را ساده می کند و حاشیه سود ما را افزایش می دهد.» من مطمئناً به مدیر عامل میگویم که این استراتژی باید بدون تردید در سراسر شرکت اتخاذ شود.» و همینطور هم کرد.
مشاوران گفتند: «دریغ نکنید که نظر خود را در مورد آن به ما بگویید.
نسالها پیش، مدیرعاملی وجود داشت که به شدت به یافتن استراتژی مناسب علاقه داشت که تمام پول خود را صرف مشاوران کرد تا به او بگوید استراتژی باید چه باشد. یک روز دو مشاور آمدند و گفتند که می توانند باشکوه ترین استراتژی قابل تصور را بسازند. نه تنها همه مشکلات را حل می کند و رفاه و سودآوری زیادی ایجاد می کند. ویژگی دیگری هم داشت: برای کسی که صلاحیت شغلش را نداشته باشد، منطقی نیست.
قبل از شروع، مشاوران تمام شب را بیدار نشستند و دو فنجان قهوه نوشیدند تا نشان دهند که چقدر مشغول تکمیل استراتژی جدید مدیرعامل هستند. آنها جزوات و کتاب کار، پوستر و مواد آموزشی را چاپ کردند. و در نهایت آنها گفتند: “اکنون استراتژی برای شروع آماده است.”
مدیر عامل از مدیر عامل خود خواست تا ببیند کار چگونه پیش رفته است و چقدر زود آماده می شود. همان اتفاقی که برای رئیس لشکر افتاده بود برای او افتاد. نگاه کرد و نگاه کرد، اما چون چیزی منطقی نبود، نمی توانست آن را بفهمد.
مدیرعامل به هر یک از مشاوران یک سنجاق شرکتی داد تا بپوشند و هزینه نهایی آنها را به اضافه یک جایزه پرداخت کرد.
مشاوران فوراً درخواست پول بیشتر و دادههای بیشتر کردند تا بتوانند به جزئیات اضافه کنند و به انتشار اسلایدهای بیشتر و بیشتری از کلمات کلیدی مدیریت ادامه دادند.
خلاصه کیفیت برای محتوای آن از خوانندگان هزینه ای دریافت نمی کند. ما معتقدیم که اخبار صنعت برای شما مهم است که کار خود را انجام دهید، و خلاصه کیفیت از کسب و کارهای مختلف پشتیبانی می کند.
همانطور که این کلمه توسط رسانه های اجتماعی، ایمیل و حتی تماس های تلفنی پخش شد، به زودی همه در شرکت گفتند: “استراتژی معنی ندارد.”
“این چیه؟” مدیرعامل فکر کرد. “من نمی توانم هیچ کدام از اینها را درک کنم. این وحشتناکه. آیا من یک احمق هستم؟ اگر هیئت مدیره متوجه شود که من نمی توانم این را بفهمم چه؟
مدیر عامل می لرزید، زیرا گمان می کرد که آنها درست می گویند، اما او فکر کرد، “ما باید این استراتژی را به کار بگیریم” و از کارکنانش خواست تا در مورد پیشرفت اجرای استراتژی که اصلاً چیزی نبود گزارش هفتگی کنند.
و آنها می خواهند و هیچ چیز را توضیح نمی دهند که انگار معنای عمیقی دارد.
اولین بار در 1 ژوئیه 2023 منتشر شد لاغر متفکر.
با این حال، کسی باید برای این محتوا هزینه کند. و اینجاست که تبلیغات وارد میشود. بیشتر مردم تبلیغات را یک مزاحم میدانند، اما آنها علاوه بر اینکه به شرکتهای رسانهای اجازه میدهند سرپا بمانند، عملکرد مفیدی نیز دارند. آنها شما را از محصولات و خدمات جدید مرتبط با صنعت خود آگاه می کنند. همه تبلیغات در خلاصه کیفیت مستقیماً برای محصولات و خدماتی که اکثر خوانندگان ما به آن نیاز دارند اعمال شود. شما تبلیغات خودرو یا مکمل های سلامتی را نخواهید دید.
قول ما: خلاصه کیفیت فقط تبلیغات ثابتی را نشان می دهد که هرگز محتوا را پوشش نمی دهد یا پوشان نمی دهد. آنها هرگز سر راه شما قرار نمی گیرند. آنها برای خواندن شما وجود دارند یا نه.
هر دو مشاور او را تشویق کردند که نزدیکتر شود و جزئیات استراتژی، تفاوت های ظریف برنامه های اجرایی را تایید کند. آنها به جعبهها، فلشها، دایرهها و کلیدواژهها اشاره کردند، اما به همان اندازه که رئیس بخش بیچاره نگاه میکرد، نمیتوانست چیزی بفهمد، زیرا چیزی قابل درک نبود.
با تشکر،
خلاصه کیفیت
منبع: https://www.qualitydigest.com/inside/management-article/ceo-s-new-strategy-072523.html
و همینطور هم کردند. و مدیران میانی همگی موافق بودند که این در واقع یک استراتژی قابل توجه بود. وقتی یکی از آنها جرأت کرد آن را زیر سوال ببرد، فوراً اخراج شد، زیرا آشکارا بی کفایت بود.
“آیا این یک استراتژی باشکوه نیست؟” مشاوران در حین نمایش از او پرسیدند و اسلایدهای پشتیبان خود را شرح دادند.
مدیرعامل تصمیم گرفت: “من رئیس بزرگترین بخش خود را نزد مشاوران می فرستم.” او بهترین کسی است که به من بگوید این استراتژی چگونه کار می کند، زیرا بخش او همیشه سودآور است و هیچ کس این کار را بهتر انجام نمی دهد.
تمام کارکنان از قدرت عجیب این استراتژی می دانستند، و همه بی تاب بودند تا بفهمند بقیه چقدر احمق هستند.
تمام شرکت از این استراتژی عالی صحبت می کرد و مدیر عامل می خواست آن را در حالی که هنوز روی لپ تاپ مشاوران بود، ببیند. با حضور هیئت مدیره، که در میان آنها دو مقام قدیمی مورد اعتماد او حضور داشتند، کسانی که مشاوران را دیده بودند، تصمیم گرفت تا مشاوران را به سختی روی اسلایدهای پاورپوینت خود بیابد.
در زمان استراحت، مدیرعامل از کارکنانش پرسید که چه فکر می کنند. همه آنها موافق بودند: “این یک استراتژی خوب است.” “این سبک وزن، قوی است و راه حل های متمرکز عالی را به ما ارائه می دهد.”
همه آنها با ورق زدن بروشورهای رنگی که همه چیز را توصیف می کرد، موافقت کردند: “این استراتژی عالی است.”
مشاوران لپتاپهای خود را راهاندازی کردند و وانمود کردند که انواع ارائهها را تولید میکنند، اگرچه ارائهها در واقع اصطلاحات تخصصی، واژههای زمزمهای و چرندیات بودند. آنها در حالی که پاورپوینت خود را تا پایان شب کار می کردند، خواستار انواع اطلاعات در مورد مشتریان، فروش، محصولات و بخش های بازار بودند.
“اوه! آی تی است درخشان، “او گفت. “این تایید کامل من را دارد.”
مدیر ارشد اجرایی فکر کرد: «میدانم که احمق نیستم، بنابراین باید برای کارم صلاحیت نداشته باشم، زیرا این استراتژی برای من معنی ندارد. این عجیبه؛ می دانم که یک رهبر تجاری موفق بوده ام. من نباید اجازه بدهم کسی بفهمد.»
او در حالی که صفحه را مطالعه می کرد فکر کرد: «بهشت کمکم کند، اما این اصلاً معنی ندارد. اگر از این استراتژی پیروی کنیم، مطمئناً مشتریان خود را به سمت رقبای خود خواهیم فرستاد.» اما او چنین نگفت.
“آیا ممکن است من یک احمق باشم؟” او فکر کرد. من هرگز نمی توانستم آن را حدس بزنم، اما هیچ روحی نباید بداند. اگر استراتژی را زیر سوال ببرم، نشان میدهم که مناسب نیستم و مطمئناً اخراج خواهم شد.»
کل هیئت و کارکنان خیره شده و خیره شدند. هیچ کس نمی توانست بیشتر از هر کس دیگری درک کند، اما همه آنها به مدیرعامل پیوستند و فریاد زدند: “اوه عالی است!” و آنها به مدیر عامل توصیه کردند که استراتژی را در سراسر شرکت در یک فرآیند عالی شروع و عرضه کند.
سپس مدیرعامل با تمام کارکنانش، رؤسای بخش و هیئت مدیره آمدند تا ارائه مشاوران را ببینند.
در هفتههای بعد، مدیرعامل جلساتی را در هر یک از سایتهای شرکت مدیریت کرد. سپس در یکی از جلسات، یک راننده لیفتراک گفت: «اما این اصلاً معنی ندارد. این فقط یک مشت چرند مدیریت است.»
مدیر اجرایی و رئیس بخش گفت: “این شگفت انگیز است.” «فقط نگاه کن، آقا، چه درخششی! چه طرحی!» آنها به جعبهها و فلشها اشاره کردند، در حالی که هر یک از بینندگان تصور میکردند که بقیه معنی آن را فهمیدند.
مدیرعامل فکر کرد: «من میخواهم بدانم که این مشاوران چگونه با این استراتژی پیش میروند. نمیتوانست به خودش شک کند، اما فکر میکرد ترجیح میدهد شخص دیگری را بفرستد تا ببیند اوضاع چطور پیش میرود.
مدیریت
استراتژی جدید مدیرعامل
هیاهوی زیادی در مورد عدم استراتژی: یک افسانه تجاری
مشاوران هر اسلاید را مرور کردند و اشاره کردند که چگونه استراتژی جدید حول محور توانمندسازی سازمان برای دستیابی به موقعیت در بازار با ایجاد هم افزایی از طریق تمرکز بر ایجاد روابط چابک B2B با مشتریان کلیدی و استفاده از مجموعه استعدادها می چرخد. این امر با استفاده از هوش مصنوعی به منظور به حداکثر رساندن اثربخشی راهحلهای تجارت الکترونیک انجام میشود. علاوه بر این، هزینه ها کاهش می یابد و کیفیت محصول از طریق پذیرش یک رویکرد جامع، نظارت مستمر بر عملکرد، و پرورش فرهنگ بهبود مستمر برای بهینه سازی فرآیندهای تولید از طریق اقدامات بهره وری عملیاتی، ساده سازی مدیریت زنجیره تامین و یکپارچه سازی فناوری، کاهش می یابد.
آیا تا به حال چنین اظهار نظر نادانی شنیده اید؟ مدیر کارگر گفت. اما بقیه شروع کردند به زمزمه کردن با یکدیگر: “این استراتژی هیچ معنایی ندارد.”
و با آن، آنها موافقت کردند که باید کل ارائه را در وب سایت شرکتی ارسال کنند تا همه ببینند.
بنابراین مدیر ارشد اجرایی استراتژی را ستایش کرد که نتوانست آن را درک کند. او اعلام کرد که تقریباً آماده استقرار در کل شرکت است. او خطاب به مدیرعامل گفت: “این بسیار عالی است و هر کسی که آن را زیر سوال می برد یا به چالش می کشد باید فوراً اخراج شود.”
بنابراین لطفاً مسدود کننده تبلیغات خود را برای سایت ما خاموش کنید.
مدیرعامل فکر کرد: “این فقط یک استراتژی برای من خواهد بود.” «اگر آن را بپذیرم، میتوانم کشف کنم که کدام مدیران در شرکت من برای پستهایشان مناسب نیستند. میتوانم از کسانی که باید اخراج شوند، به کسانی که میتوانم اعتماد کنم، بگویم. بله، من باید این استراتژی را داشته باشم.» و مبلغ هنگفتی را به مشاوران پرداخت تا کار را به یکباره شروع کنند.
تاریخ انتشار : سه شنبه 4 تیر 1392 – 12:02