پارادوکس Stockdale را یاد بگیرید

PDCA کامل

بچه هایی که می گفتند “ما تا کریسمس بیرون می آییم” به امیدهای واهی که ریشه در اطلاعات نادرست داشت نگه داشتند. کسانی که بر اساس این خطوط زمانی سفت و سخت ایمان داشتند و امیدوار بودند به سرعت مردند. هنگامی که ضرب الاجل های خود تعیین شده آنها به پایان رسید، به دلیل انتظارات برآورده نشده خود، ایمان خود را از دست دادند.

پارادوکس استوکدیل که توسط تیم تحقیقاتی جیم کالینز در کتاب “از خوب به عالی” توسعه یافته است، تیم، تجارت یا زندگی شما را در برابر ناملایمات مصون می‌دارد و از ایمان شما در طول تلاش برای موفقیت محافظت می‌کند.

SPC را در یک ساعت یاد بگیرید. کارمندان خود را آموزش دهید. فرآیندها و محصولات خود را بهبود بخشید. از ایرادات جلوگیری کنید و در هزینه شرکت خود صرفه جویی کنید.

با نگاه کردن به واقعیت خود، آنگونه که (به طور عینی) وجود دارد، به جای اینکه چگونه می خواهید (به طور ذهنی) باشد، به یک فرد احساس خوبی از “سهام در تجارت” خود می دهد.

جنگ داخلی با خود

خوشبین ابدی همیشه از یک قلب شکسته می میرد

ساخته شده توسط Quality Assurance Solutions.

PDCA کامل یک سیستم مدیریت وظایف سازمانی با ابزارهای بهبود مستمر داخلی است. شامل پروژه ها، جلسات، ممیزی ها و موارد دیگر است.

خوب تا عالی – جیم کالینز

کالینز در تحقیقات خود دریافت که هر شرکت ماندگاری که «از خوب به عالی» می‌رود، پارادوکس Stockdale را به‌طور طبیعی بدون اینکه آگاهانه بداند، اعمال می‌کند.

افراد خوش بین به امیدهای کاذب می چسبند و از پذیرش واقعیت فعلی خود سرباز می زنند. بنابراین آنها هرگز ریشه در واقعیت وضعیت خود ندارند. این یک چرخه بی پایان از انتظار و ناامیدی ایجاد می کند. آنها نسبت به واقعیت کنونی خود نارضایتی ایجاد می کنند که به این نتیجه می رسد که امیدشان را قطع می کنند و می میرند.

مقابله با حقایق وحشیانه – ایجاد یک فهرست شخصی صادقانه

زندگی منصفانه نیست، در واقع “عادلانه” واقعیت نیست. “دلایل” اتفاقات مهمتر از نحوه برخورد شما با هر موقعیتی است که پیش می آید. هر مانع را در چارچوب هدف نهایی خود قرار دهید و به آن ایمان داشته باشید شما خواهد شد در نهایت پیروز شوند

پارادوکس Stockdale با این واقعیت روبرو می شود: زندگی منصفانه نیست

کالینز این پارادوکس را به نام دریاسالار جیم استاکدیل نامگذاری کرده است. ویتنامی ها او را در سال 1965 دستگیر کردند و به مدت 8 سال در زندان نگه داشتند. در این مدت بیش از 20 بار او را شکنجه کردند.

گروه های دوازده مرحله ای با موفقیت از فرآیند بررسی واقعیت استفاده می کنند و آن را “موجودی شخصی” می نامند. این یک فرآیند “حقیقت یاب و مواجهه با واقعیت” است.

عناصر کلیدی عظمت ساده و سرراست هستند



اسلاید تجاری Stockdale Paradox

پارادوکس Stockdale ممکن است زندگی شما را تغییر دهد.

فیلم آموزشی SPC

آیا ترجیح می دهید این صفحه را با پیوند دادن به آن با دیگران به اشتراک بگذارید؟

  1. روی کد لینک HTML زیر کلیک کنید.
  2. آن را کپی و جایگذاری کنید و یادداشتی از خودتان اضافه کنید، در وبلاگ، یک صفحه وب، انجمن ها، یک نظر وبلاگ، حساب فیس بوک خود یا هر جایی که برای شخصی این صفحه ارزشمند است.






منبع: https://www.quality-assurance-solutions.com/Stockdale-Paradox.html

بهترین رهبران ایده های خود را به سادگی و صریح در معاملات خود ارائه می کنند. این به طور خلاصه تیغ اوکام و «اصل پارتو» است. آنها با چیزهای معدودی که بیشترین تأثیر را بر نتایج دارند، سر و کار دارند، گرفتار چیزهای جزئی نمی شوند.

کشف صداقت برای اعتراف به واقعیت به آنها شجاعت می دهد تا تصمیمات و انتخاب های سخت را برای مقابله با موانع بین آنها و هدف نهایی بگیرند. حتی اگر جهنم در انتظار آنها باشد.

امضای عظمت

برای این مردان، ایمان تزلزل ناپذیر به رستگاری نهایی شما به معنای “مقابله با حقایق وحشیانه واقعیت فعلی شما، هر چه که باشد.”

وقتی اصول پارادوکس Stockdale را به عنوان یک روش زندگی در نظر بگیرید، شانس موفقیت خود را به طور تصاعدی افزایش می دهید.



راهکارهای تضمین کیفیت
رابرت بروتون
(805) 419-3344
ایالات متحده آمریکا
پست الکترونیک






از این صفحه لذت می برید؟ لطفا آن را فوروارد پرداخت کنید. در اینجا نحوه …

او اساساً به همسالان خود آموخت که چگونه در مواجهه با مشکلات غیرقابل حل، ایمان تزلزل ناپذیر داشته باشند.

استوکدیل به‌عنوان بالاترین درجه‌بندی که در زندان «هانوی هیلتون» نگهداری می‌شد، این وظیفه را برعهده گرفت که هم نوعان خود را به بهترین شکلی که می‌دانست رهبری کند. او روحیه آنها را در برابر شکنجه های طاقت فرسا، بیماری، زندان و مرگ تقریباً قطعی تقویت کرد.

جیم استوکدیل کدی از عقاید بین زندانیان ایجاد کرد که به آنها کمک کرد تا با ترس دائمی از درد و رنج کنار بیایند. کسانی که این درس ها را آموختند، به جای شکستن، خم شدن را آموختند.

خوشبین ها مردند در حالی که واقع گرایان زنده بودند. آنهایی که سرنوشت خود را پذیرفتند با «ایمان» بی‌وقفه به اینکه در نهایت نجات خواهند یافت، صلابت زندگی را داشتند، در حالی که کسانی که «امید» را حفظ می‌کردند تقریباً همیشه می‌مردند.