PDCA کامل یک سیستم مدیریت وظایف سازمانی با ابزارهای بهبود مستمر داخلی است. شامل پروژه ها، جلسات، ممیزی ها و موارد دیگر است.
نگهداری مولد کل: مراحل اجرای TPM کامل را در تاسیسات خود بیاموزید.
|
راهکارهای تضمین کیفیت رابرت بروتون (805) 419-3344 ایالات متحده آمریکا پست الکترونیک |
 |
یک نمای باریک از تغییر سریع به عنوان تنها زمان مورد نیاز برای کشیدن یک ابزار یا وسایل موجود و تنظیم ابزار یا وسایل جدید. اما چیزهای بیشتری برای آن وجود دارد.
با تفکر ناب دوست شوید. مراحل اجرای فرآیند ناب را بیاموزید.
آیا ترجیح می دهید این صفحه را با پیوند دادن به آن با دیگران به اشتراک بگذارید؟
منبع: https://www.quality-assurance-solutions.com/Lean-vs-Agile.html
Lean بر حذف تنوع تمرکز دارد. در زنجیره تامین، در حرکت و تلاش انجام شده، در محصولات جانبی بیهوده و حتی فعالیت‌های بیهوده‌تر که مستقیماً بر محصول نهایی و در نهایت رضایت مشتری تأثیر نمی‌گذارد.
این حتی می تواند برای پروژه های مختلف در یک سازمان تغییر کند، اما، به طور کلی، روش ناب باید برای مشاغلی که با کالاهای فیزیکی (مانند تولید) کار می کنند، انتخاب ارجح باشد، در حالی که روش Agile یک انتخاب عالی برای افرادی است که با محصولات دیجیتال و کد نرم افزار کار می کنند. .
برای پروژه های بزرگتر، رهبران با تجربه در استفاده از هر دو مهارت دارند و می دانند چه زمانی باید از یکی به دیگری تغییر مکان دهند. چارچوب مدیریت و رهبری هر کدام، در عین مشابه بودن، از اصطلاحات، کلمات اختصاری، تکنیک‌های اندازه‌گیری و نقاط عطف متمایز استفاده می‌کند، بنابراین تسلط کافی به هر دوی آنها بسیار سخت است.
نقشه برداری جریان ارزش اولین گام مورد نیاز در هر ابتکار بهبود ناب است
و کدام روش برای فرآیندهای کسب و کار شما مناسب تر است؟
روش شناسی ناب از دهه 1940 وجود داشته است، که از رویکرد کیفیت ابتدا توسط دکتر چارلز دمینگ برای تولید خودرو ارائه شد و سپس به سرعت به سایر حوزه های عملیاتی گسترش یافت.
برآورده کردن انتظارات مشتری و جلب رضایت مشتری، صرف نظر از روش، تمرکز اصلی است. این ما را به سؤال نهایی سوق می دهد: کدام فرآیند بهتر است — Lean vs Agile؟
کارمندان در این محیط هر فعالیتی را که به وضوح به نتایج نهایی ارزش اضافه نمی کند، زیر سوال می برند. این امر ناگزیر به چرخه ای از بهبود مستمر منجر می شود زیرا ناکارآمدی ها از فرآیند خارج می شوند.
تقریباً هر فرآیند تجاری را می توان با طیف گسترده ای از روش ها بهبود بخشید، اما معمولاً بهترین انتخاب برای کسب و کار شما بر اساس محصولاتی که می فروشید، در دسترس بودن منابع، مجموعه مهارت هایی که می توان در یک پروژه به کار برد، و سطح تخصص در روش انتخاب شده یک روش ترکیبی و ترکیبی Lean vs Agile ممکن است بهترین انتخاب برای تجارت شما باشد.
این مقاله تمام مزایای جریان یکپارچه را مورد بحث قرار می دهد. سلول های کاری در این امر به فرآیند تولید شما کمک می کنند.
Agile همچنین به تیم قدرت می‌دهد تا تصمیمات طراحی را بدون فرآیند تأیید پیچیده اتخاذ کند و سرعت توسعه را بیش از پیش افزایش دهد.
Agile برای اولین بار در توسعه نرم افزار در اوایل دهه 1990 مورد استفاده قرار گرفت و پس از سال 2001 به سرعت شتاب گرفت و به سایر صنایع از جمله تولید گسترش یافت.
در واقعیت، پاسخ واقعی به “بهترین” انتخاب ممکن است جایی در این بین باشد. یک رویکرد ترکیبی یا ترکیبی می تواند از مزایای هر دو استفاده کند و در نقاط مختلف جدول زمانی اعمال شود.
در حالی که به نظر می رسد توصیفات بالا تفاوت های فلسفی قابل توجهی را بین این دو روش نشان می دهد، هدف هر دو ارائه بالاترین کیفیت خروجی به کارآمدترین روش است.
ناب در مقابل چابک… خرد متعارف می گوید که روش ناب برای کارهای تکراری و متوالی که کالاهای ملموس تولید می کنند بهترین است، در حالی که چابک برای خلاقیت و پیشرفت های سریع در جهت توسعه نرم افزار مناسب است، اما آیا واقعاً چنین است؟
دوی سرعت های کوتاه، که می تواند از چند روز تا چهار هفته باشد، و تیم های خودسازماندهی اجازه می دهند تا تغییرات سریعی در نیازها بدون تأثیر منفی بر برنامه داشته باشند.
با 7 ضایعات Lean، مخفف تیم وود، و نحوه تاثیر آنها بر سود شرکت شما و اقدامات برای مقابله با این ضایعات آشنا شوید.
Level Mix Model Production به معنای برنامه ریزی تولید روزانه به ترتیبی است که قله ها و دره های مقادیر تولید شده را یکسان می کند. بیشتر بدانید!
کروک مزیت استاندارد کردن چیزی را دید که به طور سنتی مونتاژ یکباره و اغلب آشفته یک محصول (در این مورد، یک همبرگر ساده) بود که کل فرآیند را تا حد زیادی سرعت بخشید و ناکارآمدی در پخت و پز و تحویل را از بین برد. سیستم ها در نتیجه باعث صرفه جویی در هزینه تاسیسات در تامین منابع و کارکنان می شود.
یکی از مزایای کلیدی Agile سرعتی است که با آن می توان نمونه اولیه کار را تحویل داد و این به طور کلی صادق است. اما یک نمونه اولیه که نیازی به تغییرات یا پیشرفت‌های عظیم ندارد، با افزودن و آزمایش ویژگی‌های جدید یا اضافی که با روش ناب مطابقت دارد، رویکردی تکراری‌تر را به خود اختصاص می‌دهد.
این رویکرد بر یک فرآیند سریع و تکرار شونده (به نام “sprints”) با هدف تولید نمونه اولیه اولیه که می تواند در اسرع وقت با مشتری به اشتراک گذاشته شود، تمرکز دارد. این امکان را برای بازخورد فراهم می کند که سپس می تواند با حداقل اختلال در نقاط عطف یا جدول زمانی در پروژه پیاده سازی شود.
ابتدا تفاوت های این دو را بررسی می کنیم سپس شباهت ها را در نظر می گیریم.
هر دو روش برای بسیاری از انواع مختلف مشاغل (نه فقط خودرو یا نرم افزار) ارزش فوق العاده ای ارائه می دهند، اما یکی از آنها معمولاً برای پروژه خاص شما بهتر از دیگری است.